گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
قرآن و طب
جلد دوم
.گوشه‌هایی از اعجاز طبی قرآن‌




اشاره

مریم شمس علیئی «1»

چکیده:

یکی از جنبه‌های اعجاز قرآن که در دو قرن اخیر، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته، جنبه اعجاز طبی قرآن است. قرآن کریم مثالها و مطالب علمی و پزشکی فراوانی ارائه می‌کند که با جدیدترین قوانین و نظریات اثبات شده علمی، موافقت دارد و همین نکته به شدت مورد توجه دانشمندان مسلمان، مفسران، حتی بسیاری از پزشکان مسلمان و غیر مسلمان قرار گرفته است، به طوری که بسیاری از غربی‌ها، مجذوب این بعد علمی قرآن شدند و به حقانیت اسلام پی‌برده، به دین اسلام مشرف شدند، ازاین‌رو بسیاری از مفسران شیعه و سنی کوشیدند تا با کنار هم گذاردن مطالب علوم پزشکی و آیات قرآن اعجاز طبی قرآن را اثبات کنند.
در این میان از جانب موافقان و مخالفان این دیدگاه افراط و تفریطهایی صورت گرفت.
بدین شکل که موافقان، هر اشاره علمی یا طبی قرآن را با علوم پزشکی جدید تطبیق داده به
______________________________
(1). کارشناسی ارشد علوم قرآنی و کارشناس ارشد برنامه‌ریزی پژوهش‌های فرهنگی- دینی معاونت پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی
ص: 292
طوری که گاهی در این راه دچار تکلف شده و ناچار به تأویل آیات قرآن گشتند. از طرفی مخالفان نظریه، وجود هر اشاره علمی در قرآن را منکر شدند، چراکه معتقد بودند که قرآن کتاب هدایت و راهنمایی انسان‌ها است و نباید علوم مختلف تجربی را در آن جست‌جو کرد.
اما در این بین می‌توان به نظریه معتدلی دست یافت و اعجاز طبی را نیز به عنوان یکی از وجوه اعجاز قرآن پذیرفت. مشروط بر اینکه، اشارات طبی برخی از آیات با هر نظریه متزلزل و نااستوار علمی تطبیق داده نشود، بلکه باید نظریات از درجه کامل یقین و اطمینان برخوردار باشند. ضمن اینکه اشارات علمی قرآن صریح باشد تا در تطبیق آنها با علوم جدید دچار تکلف نشویم.
در این مقاله نیز ابتدا برخی از آیات که در آن‌ها اشاراتی به «خلقت انسان از مرحله‌ی تشکیل تخم تا دمیدن روح» وجود دارد، بررسی گردیده سپس به تطبیق آن‌ها با علم جنین‌شناسی پرداخته شده است.

مقدّمه:

با کشف حقایق جدید در علم جنین‌شناسی، انسان در برابر اعجاز نهفته در قرآن که به مراحل آفرینش جنین اشاره نموده سر فرود آورده، چراکه این‌گونه مطالب در چهل و اندی آیه و ده‌ها حدیث شریف آمده و در طول پانزده قرن خطوط اصلی در زمینه این علم را ترسیم نموده و هم‌اکنون آن را علم جنین انسانی می‌نامند. هر قدر که انسان در مطالعه‌ی آیات کریمه‌ی قرآن که به علوم مختلف اشاره نموده، تعمق کند و آن را با حقایق ثابت علمی که به تدریج کشف می‌شود مقایسه نماید، ایمان و یقین وی به خداوند و قرآن و آنچه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از جانب خداوند آورده بیشتر می‌شود. دکتر کیث‌مور استاد تشریح و
ص: 293
جنین‌شناسی در دانشگاه اوتاوای کانادا بر این عقیده است که: «هرچه انسان حقایق جدیدتری را کشف کند در واقع می‌بیند که همان حقایق موجود در قرآن را تکرار کرده است.» «1»
علم جنین‌شناسی مطالعه خلقت انسان از ابتدای تشکیل تخمک لقاح یافته با اسپرم تا انتهای تشکیل جنین و خروج آن از رحم مادرش بعد از نه ماه است.
تاریخ شروع این علم با چنین معنایی به قرن هفدهم برمی‌گردد، زمانی که میکرسکوپ به دست دو دانشمند به نام‌های هام و هوک در سال 1677 اختراع شد که در خلال آن اسپرم مرد را کشف کردند. سپس دانشمندی به نام دوگراف، تخمک را کشف کرد که نام وی را بر آن گذاشتند و فولیکول دوگراف نام گرفت. نقش اصلی تخمک و اسپرم، در اواخر قرن هفدهم شناخته شد و مراحل مختلف تکامل جنین و تفاصیل دقیق تشریحی آن در قرن بیستم آشکار شد و علم روز به روز در این زمینه مطالب جدیدتری را کشف می‌کند.
اگر بعضی از دانشمندان اسلامی را که تکوین جنین را از طریق آیات کریمه و احادیث شریفه، شرح دادند استثناء کنیم، بشر تا اواسط قرن هفدهم از این علم اطلاعات ناقص و غلطی داشت. ارسطو در قرن چهارم قبل از میلاد کسی بود که نظرات و کتاب‌های وی تا قرن هفدهم میلادی در مجامع علمی، مقدس به شمار می‌رفت. وی عقیده داشت که جنین از اتحاد منی با خون حیض تشکیل می‌شود و حال آنکه در قرآن کریم همین بس‌که این گونه تذکر می‌دهد: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ .. «2»
پزشک انگلیسی به نام هاروی که گردش بزرگ خون را کشف کرد (و قبل از وی
______________________________
(1). علم الطب القرآنی، ص 32.
(2). بقره (2)، آیه 222
ص: 294
دانشمندی به نام ابن النفیس گردش کوچک خون را کشف کرده بود) در سال 1651 عقیده داشت که رحم، جنین را ترشّح می‌کند. و حال آنکه این مطلب یک خطای فاحش علمی است. و طبق فرموده قرآن کریم، رحم قرار مکین برای نطفه است: وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ «1» و یا أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ فَجَعَلْناهُ فِی قَرارٍ مَکِینٍ «2»
در سال 1675 میلادی، پزشکی بنام مالپیگی عقیده داشت که جنین به شکل بسیار کوچکی در داخل تخمک قرار دارد و اسپرم وظیفه‌ای جز فعال کردن تخمک ندارد. و دانشمندانی به نام هام و هوک که کاشف میکرسکوپ و اسپرم بودند، عقیده داشتند که جنین به شکل بسیار کوچکی در داخل اسپرم قرار دارد و تخمک وظیفه‌ای جز تغذیه و فعال کردن آن ندارد. تا اینکه در قرن هجدهم دو دانشمند به نام های‌ولف و اسپالانزانی آمدند و ثابت کردند که جنین از نطفه زن و مرد به طور یکسان تشکیل می‌شود؛ همان حقیقت علمی که امروزه شناخته شده است و مسلمانان از زمان نزول قرآن کریم، آن را در کتاب خدا می‌خوانند و همین حقیقت باعث خضوع و خشوع و یقین آنها هر روز بیشتر از روز قبل می‌شود: یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی «3» یا إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً «4»
در همان زمانی که یک شخص یهودی از پیامبر درباره خلقت انسان می‌پرسد و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم
______________________________
(1). مؤمنون (23)، آیه 12 و 13
(2). مرسلات (77)، آیه 20 و 21
(3). حجرات (49)، آیه 13
(4). انسان (76)، آیه 2
ص: 295
در جواب می‌فرماید: (یا یهودی من کلّ یخلق، من نطفه الرجل و نطفه المرأه) «1»
در سال 1839 دو دانشمند به نام‌های شوآن و اشلیدن، کشف کردند که بدن انسان مجموعه‌ای از سلول‌ها است و جنین از سلول واحدی تشکیل یافته که همان تخمک لقاح یافته است که تقسیم و تکثیر می‌شود. یعنی در واقع جسم انسان که تقریبا از صدها میلیارد سلول تشکیل شده، از یک سلول بنام سلول تخم نشأت گرفته است. قرآن هم تکثیر سلولی را اساس تکثیر حیات می‌داند: إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوی یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ «2»
تقسیم سلولی که تمایز سلولی (یا انفلاق سلولی) عبارت بهتری برای آن است، به معنی تقسیم و تمایز سلول به دو قسمت مساوی است و این یک عمل اصلی فیزیولوژی است که بواسطه آن موجودات زنده تکثیر می‌شوند لذا خداوند تعالی از خودش با صفت «بِرَبِّ الْفَلَقِ» یاد کرده یعنی سبب زندگی و تکثیر آن و سوره‌ای را با نام «فلق» نام‌گذاری کرده است.
تا اواسط قرن بیستم، نقش تخمک و اسپرم در تعیین جنسیّت ژنتیکی جنین در انسان شناخته نشده بود اما پس از کشف کروموزم‌های جنسی توسط دانشمندانی به نام‌های «ون وینوانتر» و «پانتر» و «تئولیدان» این پدیده شناخته شد. یونانی‌ها معتقد بودند که تعیین جنسیّت با اسپرم مرد است، اگر اسپرم از بیضه راست خارج شود، جنس نوزاد مذکر می‌شود و اگر از بیضه چپ خارج شود نوزاد مونث می‌شود. و بعضی دیگر گمان داشتند که اگر جنین در سمت راست رحم رشد کند مذکر می‌شود و اگر در سمت چپ رشد کند مؤنث
______________________________
(1). مسند احمد بن حنبل
(2). انعام (6)، آیه 95
ص: 296
می‌شود. ارسطو هم که معتقد بود فرزند مذکر مربوط به هیجان روحی مرد هنگام آمیزش است و اگر فاقد آن باشد، فرزند مؤنث می‌شود.
در قرآن کریم به وضوح اشاره شده که نطفه (چه نطفه مرد باشد چه زن) اساس تعیین جنسیّت جنین است که مذکر شود یا مؤنث: وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثی مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنی «1» مراحل اساسی تکامل جنین از مرحله‌ی نطفه امشاج تا مرحله‌ی علقه، مضغه، عظام و لحم (که قرآن کریم این نام‌های علمی را به آنها داده) در واقع با شکل و خصوصیات میکروسکوپی آنها مطابقت دارد با توجه به اینکه در طول همه این مراحل جنین از چند میلیمتر تجاوز نمی‌کند و علم جنین‌شناسی که در نیمه دوم قرن بیستم پدید آمد، چنین وصف قرآنی را از طریق میکروسکوپ تأیید نمود.
احادیث شریفه‌ای نیز بعضی از این آیات کریمه را در مورد جنین توضیح می‌دهد، مانند تعیین مدت زمانی که در آن اعضای جنین تشکیل می‌شود در اواخر قرن بیستم توسط علم جنین‌شناسی این مطلب کشف شد که لحم و عظام و سمع و بصر و اعضای جنسی از هفته هفتم بارداری شروع به تشکیل شدن نموده و تا ماه ششم کامل می‌شود. و این مصداقی است برای قول رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که فرمود:
(اذا مرّ بالنطفه اثنتان و أربعون لیله بعث اللّه الیها ملکا فصوّرها و خلق سمعها و بصرها و جلدها و لحمها و عظامها. ثم قال یا رب أذکر أم أنثی؟ فیقضی ربّک ما شاء و یکتب الملک). «2»
هرگاه چهل و دو شب از انعقاد نطفه بگذرد خداوند فرشته‌ای را مأمور می‌کند تا آن را صورت‌نگاری کرده و گوش و چشم و پوست و گوشت و استخوان آن را بیافریند، سپس
______________________________
(1). نجم (53)، آیات 45 و 46
(2). من علم الطب القرآنی، ص 36
ص: 297
می‌گوید پروردگارا، او مرد باشد یا زن؟ و خداوند آنچه را که بخواهد حکم می‌دهد و فرشته می‌نویسد.
بنابراین در بسیاری از آیات قرآن اعجاز طبی در زمینه جنین‌شناسی پزشکی به خوبی مشهود است. در اینجا به بررسی این‌گونه آیات پرداخته و پس از آوردن نظرات متفاوت در این زمینه، به نقد و بررسی آنها پرداخته و نظر معتدل بیان خواهد شد. برخی از این‌گونه آیات به خوبی نشانگر اعجاز طبی قرآن بوده و برخی دیگر، در چارچوب تعریف اعجاز قرار نمی‌گیرند فلذا می‌توان از آنها به عنوان «شگفتی‌های آفرینش انسان در قرآن» یاد کرد.

مراحل آفرینش انسان‌

اشاره

مرحله خلقت انسان از خاک یا نطفه؟
برخی از آیاتی که ناظر به این مرحله است عبارت است از:
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ «1»
ما انسان را از عصاره‌ای از گل آفریدیم
الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِینٍ ... «2»
او همان کسی است که هرچه را آفرید نیکو آفرید، و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد.
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ ... «3»
او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، ...
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ... «1»
______________________________
(1). مؤمنون (23)، آیه 12
(2). سجده (32)، آیه 7
(3). غافر (40)، آیه 67
ص: 298
ای مردم اگر در رستاخیز شک دارید ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه»
أَ لَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی .... «2»
آیا او نطفه‌ای از منی که در رحم ریخته می‌شود نبود؟
خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ «3»
از یک آب جهنده آفریده شده است.
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً «4»
ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم.
آیاتی از قرآن کریم که به منشأ خلقت انسان اشاره دارد، گاهی آن را از خاک و گاهی از نطفه می‌داند، که به این‌گونه آیات از دو منظر و با دو گونه تفسیر می‌توان نگریست:
الف: همه انسان‌ها از نطفه آفریده شده‌اند که مواد اولیه آن از غذاهاست و همه مواد غذایی اعم از حیوانی و گیاهی و نیز سایر اجزاء سازنده سلول‌های بدن موجود زنده از خاک و روییدنی‌ها نشأت می‌گیرد.
صاحب تفسیر نمونه ذیل آیه: وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِینٍ «5» می‌گوید: به آغاز وجود همه انسان‌ها اعم از آدم و فرزندان او اشاره می‌کند که همه به خاک باز می‌گردند و از گل برخاسته‌اند. «6»
یکی از نویسندگان معاصر در این زمینه می‌نویسد:
______________________________
. حج (22)، آیه 5
(2). قیامت (75)، آیه 37
(3). طارق (86)، آیه 6
(4). دهر (76)، آیه 2
(5). مؤمنون (23)، آیه 12
(6). تفسیر نمونه، ج 14، ص 207.
ص: 299
اگر در آفرینش کمی دقت و تأمل کنیم در خواهیم یافت که تمام چیزهایی که به جسم آدمی حیات می‌بخشد از قبیل میوه‌جات، سبزیجات، غلات، خشکبار، گندم، برنج و خلاصه آنچه موتور بدن انسان را به کار می‌اندازد، همه از خاک گرفته شده‌اند. نطفه انسان نیز خود مولود غذاهای گوناگونی است که مستقیما از خاک مایه می‌گیرند. از جمله عناصر لازم برای موتور بدن که در زمین نیز یافت می‌شود عبارتند از: کلسیم، سدیم، پتاسیم، آهن، مس، مولیبدن، گوگرد، کامیول، کبالت، منیزیم، منگنز، روی، آلومینیم، روبیدم، که مقادیر آنها کم‌وبیش (به استثنای یکی دو تا) در حد میکروگرم یعنی یک هزارم گرم در 100 سی‌سی خون است و عناصری که در بدن بسیار یافت می‌شوند عبارتند از: اکسیژن، کربن، ازت، هیدروژن.
آری این مطلبی است که چهارده قرن پیش بیان می‌دارد و دقیقا مطابق کشفیات علم جدید در زمینه جنین انسانی است. زیرا علم، بنیان ساختمانی انسان را از خاک می‌داند. علم جدید می‌گوید نطفه زن و مرد متشکل از همان مواد و عناصر متشکله زمین است». «1»
دکتر بی‌آزار شیرازی نیز کلمه «طِینٍ» در آیه شریفه را این‌گونه تفسیر می‌کند «2».
ب- فقط حضرت آدم از خاک آفریده شده (یعنی خلقت بدوی از خاک است و چون خلقت بنی آدم به خلقت آدمی منته می‌شود، در نتیجه خلقت ایشان هم در اصل از خاک بوده) و بقیه انسان‌ها از نطفه آفریده شده‌اند.
استاد مصباح یزدی در این زمینه می‌نویسد: «انسان نخستین بار از تراب یا طین خلق شده ولی انسان‌های مراحل بعدی از نطفه آفریده شده‌اند پس به سایر انسان‌ها نیز به لحاظ مبدأ بعید می‌توان گفت از تراب و به لحاظ مبدأ قریب، از نطفه آفریده شده‌اند» «3»
______________________________
(1). پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 2، ص 435.
(2). گذشته و آینده جهان، ص 52
(3). معارف قرآن، ص 330
ص: 300
مجموعه مقالات قرآن و طب ج‌2 349
صاحب تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه: هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ... «1» می‌نویسد: نخستین مرحله، مرحله تراب و خاک است که اشاره به آفرینش جد نخستین ما، از خاک می‌باشد و یا خلقت انسان‌ها از خاک می‌باشد، چراکه مواد غذایی که وجود انسان و حتی نطفه او را تشکیل می‌دهد اعم از مواد حیوانی و گیاهی همه از خاک مایه می‌گیرد. «2»
درباره دو تفسیر آیات مورد بحث و اسرار علمی آنها، آقای رضایی اصفهانی عقیده دارد که: «اگر تفسیر دوم آیات را بپذیریم اعجاز علمی در کار نیست و اگر تفسیر اول را بپذیریم باز هم این مطلب یک اشاره علمی قرآن و از لطایف قرآنی است اما اعجاز علمی محسوب نمی‌شود. چراکه استفاده انسان از گیاهان، حیوانات و مواد زمین برای همه افراد در طول تاریخ قابل مشاهده حسی بوده است و اشاره مبهم قرآن در این زمینه چیزی بیشتر از همان مطلب نیست. هرچند که علم جدید مقدار و مواد تشکیل‌دهنده خاک و بدن را کشف کرده است ولی قرآن با این اشاره مبهم به آن مواد اشاره‌ای ندارد.» «3»

تحلیل:

باید گفت همه مراحلی که آیات شریفه به آن اشاره دارد در طول یکدیگر قرار دارند و خداوند متعال حقیقت واحدی را با برشهای متفاوت بیان فرموده است، و نمی‌توان گفت که هرکدام از این آیات به مرحله خاص و مجزایی از خلقت افراد متفاوت اشاره دارد. زیرا همه ما اعتقاد داریم که خلقت اولیه انسان یعنی خلقت جد نخستین ما، حضرت آدم علیه السّلام از
______________________________
(1). غافر (40)، آیه 67
(2). تفسیر نمونه، ج 20، ص 164
(3). پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 2، ص. 436
ص: 301
خاک است و خلقت دومین نسل پس از او از نطفه است و چون مواد غذایی که وجود انسان و حتی نطفه او را تشکیل می‌دهد، همه از مواد و عناصر موجود در زمین و خاک است. هم می‌توان گفت که منشأ آفرینش انسان‌ها از خاک است و هم می‌توان گفت منشأ آفرینش انسان‌ها از نطفه است که این دو مطلب منافاتی با یکدیگر ندارند. مثل آن است که ما یک حادثه را از زوایای مختلف بنگریم و از هر زاویه گزارش مربوط به آن حادثه را بدهیم. می‌بینیم در ظاهر خبرها با هم متفاوت است، اما در واقع همه آن‌ها درست بوده و از حقیقت واحدی خبر می‌دهند.
و این تفاوت‌ها به خاطر وجود عامل زمان است که از عوامل محدودکننده نگرش ماست زیرا موجودات مادی مقید به زمان و مکان بوده و برای ذات مقدس باری تعالی هیچ محدودیتی وجود ندارد، لذا وقایع عنوان شده در قرآن کریم به هر شکلی که باشد در واقع از یک معنا خبر می‌دهند و تفاوت در ذهن ما بوجود می‌آید که به خاطر محدودیت وجود و ظریف ماست. بنابراین منشأ خلقت انسان‌ها بالقوه از خاک و بالفعل از نطفه است.
درباره اعجاز طبی این آیات شریفه می‌توان گفت شاید چنین ادعایی در چارچوب تعریفی که از اعجاز شده، نگنجد زیرا اشاره‌های قرآنی در این زمینه اولا مبهم بوده و ثانیا برای همه افراد قابل مشاهده بوده است. اما قطعا از شگفتیها و اسرار ظریفی است که خداوند در قرآن کریم به آن اشاره فرموده و هر جوینده حقیقتی با دیدن آن به آسمانی بودن این کتاب پی می‌برد. هرچند که خداوند در قرآن کریم با اشاره و گذرا به این علوم اشاره کرده اما همین اشاره‌ها انگیزه اصلی در وجود انسان برای کشف حقایق مربوط به خلقت موجودات زنده را ایجاد می‌نماید همان گونه که خداوند می‌فرماید: قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ
ص: 302
فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ «1»

سرنوشت سلول تخم پس از لقاح:

نطفه، یکی از مراحل خلقت انسان است، که این مرحله از اولین روز حمل یعنی زمانی که گامت مرد با گامت زن ترکیب شد و به عبارتی عمل لقاح انجام شد، شروع شده و تا روز ششم از ابتدای باروری طول می‌کشد. به سلول گامت ماده (تخمک) که با گامت نر (اسپرم) باردار شده است، سلول تخم می‌گویند که قرآن از آن به «نطفه» تعبیر کرده است و آن سلول واحدی است که در ابتدا بزرگتر است اما با شروع تقسیم که اولین تقسیم تخم حدود 30 ساعت پس از لقاح آغاز می‌شود، تعداد آن بیشتر شده و اندازه آن کوچکتر می‌گردد. در ابتدای عمل لقاح نطفه هنوز وارد رحم نشده زیرا عمل لقاح در ناحیه آمپول لوله رحم، که وسیع‌ترین بخش لوله رحم و در نزدیکی تخمدان است، صورت می‌گیرد. اما با تقسیم هرچه بیشتر تخم، تا به شانزده سلول برسد، شکل میوه توت را به خود می‌گیرد که به آن‌morula می‌گویند. سلولهای داخلی مورولا، توده سلولی داخلی و سلول‌های اطراف، توده سلولی خارجی را به وجود می‌آورند که در پایان روز پنجم مورولا به بلاستوسیست تبدیل می‌شود که تعداد سلول‌های آن به 50 تا 60 عدد می‌رسد و در خلال تقسیم و تکثیر به داخل رحم منتقل شده و حدود روز ششم شروع به نفوذ در بین سلول‌های جدار داخلی رحم می‌کند که در این مدت قطر جنین از پنج میلیمتر تجاوز نمی‌کند و جزء اعظم آن را آبی تشکیل می‌دهد که در آن غوطه‌ور است. «2»
______________________________
(1). عنکبوت (29)، آیه 20
(2). ر. ک: رویان‌شناسی لانگمن، ص 47 و من علم الطب القرآنی، ص 49
ص: 303

قرار مکین:

اشاره

اعجاز در آیه ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرارٍ مَکِینٍ «1» سپس او را به (صورت) نطفه‌ای در جایگاهی استوار قرار دادیم. که مقصود از «قَرارٍ مَکِینٍ» در این آیه رحم است و نطفه پس از لقاح در رحم قرار می‌گیرد.
در این‌باره، دکتر دیاب و دکتر قرقوز پس از ذکر آیات: أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ فَجَعَلْناهُ فِی قَرارٍ مَکِینٍ إِلی قَدَرٍ مَعْلُومٍ فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «2» می‌گویند:
«با این اسلوب اعجازآمیز، خداوند به دو حقیقت ثابت علمی اشاره کرده که فقط به علم جنین‌شناسی مربوط نیست، بلکه به علم تشریح و علوم طبیعی نیز مربوط می‌شود.
حقیقت اول وصف رحم با «قَرارٍ مَکِینٍ» است و حقیقت دوم اشاره آن به مدت تقریبا ثابت بارداری است که قرآن آن را «قَدَرٍ مَعْلُومٍ» نامیده، گویی قرآن کریم، هنگام اشاره به این دو نکته با تمامی دانشمندان زمین در طول تاریخ تحدی کرده و آنها را به بحث و تأمل به این دو مطلب که شامل اسرار و شگفتی‌های فراوانی است دعوت نموده است».
سپس ایشان به توضیح «قَرارٍ مَکِینٍ» پرداخته می‌گویند:
«خداوند نطفه ضعیفی را که تنها با صدها برابر شدن، قابل رؤیت است، در چنین جایگاهی قرار داده تا تکثیر شود و بتدریج رشد کند و در طول همه این مراحل از همه نیازهای خود یعنی آب و غذا و اکسیژن بهره‌مند شود، آن هم در جایگاه امن و راحت و مطمئن و تحت حمایت شدید نسبت به هر نوع حادثه داخلی یا خارجی، واقعا که رحم «قَرارٍ
______________________________
(1). مؤمنون (23)، آیه 13
(2). مرسلات (77)، آیات 20- 23
ص: 304
مَکِینٍ» است. این مطلب به قدری جذاب و شیرین است که هرکسی با مطالعه آن در برابر خالق بزرگ سر تعظیم فرو آورده و او را تسبیح می‌کند. چراکه می‌بیند عوامل متعددی از جمله عوامل تشریحی، هورمونی و مکانیکی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا در تمام مراحل تکامل جنین، رحم را به «قَرارٍ مَکِینٍ» تبدیل کنند.» «1»
با بررسی آناتومی رحم، مشاهده می‌شود که رحم (زهدان-uterus ) در لگن بین مثانه و رکتوم قرار گرفته است. عضوی توخالی و گلابی شکل که دیواره‌های عضلانی ضخیم دارد و محلی برای دریافت، نگهداری و تغذیه تخمکی که بارور شده، می‌باشد.
رحم به سه قسمت طاق رحم، تنه و گردن تقسیم می‌شود، که هریک را مختصرا شرح می‌دهیم:
«الف- طاق رحم یا فوندوس:(Fundus) قسمتی از رحم است که بالاتر از محل ورود لوله‌های رحمی به تعداد دو عدد و طول ده سانتی متر می‌باشد که تخمک(ovule) را از تخمدان(ovary) دریافت می‌کند و محیطی مناسب برای باروری آن فراهم می‌سازد. عمل مژکها و حرکات دودی جدارهای لوله‌های رحمی، تخمک بارور شده را به حفره رحم منتقل می‌کند. هم‌چنین ترشّحات سلول‌های پوشاننده لوله رحمی، مواد غذایی لازم را برای تخمک بارور شده فراهم می‌کند.
ب- تنه:(Body) قسمت دیگری از رحم بوده که پایین‌تر قرار دارد. یعنی در واقع بین طاق رحم و گردن رحم واقع شده است.
ج- گردن رحم یا سرویکس:(Cervix) که 5/ 2 سانتی متر طول داشته و باریکتر و استوانه‌ای‌تر از رحم می‌باشد و به علت اتصال با دیگر قسمت‌ها، از تحرک کمتری
______________________________
(1). مع الطب فی القرآن الکریم، ص 88
ص: 305
برخوردار است.» «1»
با بررسی بافت‌شناسی حفره رحم، مشاهده می‌شود که جدار رحم از دیواره بسیار محکمی تشکیل شده است که در زمان لانه‌گزینی (استقرار تخم در رحم توسط برجستگی‌هایی که دنباله‌های تخم هستند) شامل سه لایه می‌شود:
«الف- آندومتر یا مخاط که جدار داخلی را مفروش می‌کند،
ب- میومتر که یک لایه ضخیم از ماهیچه صاف است،
ج- پری‌متر که صفاق پوشاننده جدار خارجی است.» «2»
از نظر ترشّحات هورمونی، در این زمان، رحم شامل ویژگی‌های زیر می‌شود:
«در حوالی زمان تخمک‌گذاری، آندومتر حدود 3- 4 میلی متر ضخامت دارد، در این زمان غدد آندومتر و به ویژه غدد ناحیه گردن و رحم یک موکوس رقیق رشته‌ای ترشّح می‌کنند.
این رشته‌های موکوسی در کنار یکدیگر در طول مسیر کانال گردنی رحم قرار گرفته و کانال‌هایی تشکیل می‌دهند که به هدایت سلول‌های جنسی مرد در جهت صحیح کمک کند. این تغییرات به علت ترشّح هورمون جنسی استروژن می‌باشد که در حدود روز 14 سیکل ماهانه خانم‌ها به حد اکثر خود می‌رسد. بعد از تخمک‌گذاری، به صورت ناگهانی هورمون دیگر جنسی زنانه یعنی پروژسترون افزایش یافته و محیط رحم را برای لقاح تخمک و اسپرم آماده می‌نماید. این هورمون باعث پیشبرد تغییرات ترشّحی در آندومتر رحم شده و در نتیجه باعث آماده شدن رحم برای لانه‌گزینی تخمک بارور می‌شود. هم
______________________________
(1). ر. ک: رحله الایمان فی جسم الانسان، ص 53، دکتر حامد احمد حامد، و خلق الانسان بین الطب و القرآن دکتر محمد علی البار، ص. 55- 57
(2). رویان‌شناسی لانگمن، ص 49
ص: 306
چنین این هورمون فرکانس انقباضات رحمی را کاهش داده و بدین وسیله از دفع تخمکی که در رحم لانه‌گزینی کرده است جلوگیری می‌کند، از طرفی باعث پیشبرد تغییرات ترشّحی در پوشش مخاطی لوله‌های رحمی می‌شود که این ترشّحات برای تغذیه تخمک بارور شده و در حال تقسیم در هنگام عبور آن از لوله رحمی و لانه‌گزینی در رحم اهمیت دارد.» «1»
با توجه به مطالب علمی فوق نتیجه می‌گیریم که، رحم جایگاهی مطمئن و استوار و ثابت می‌باشد که نطفه وقتی به این جایگاه تحویل داده می‌شود با توجه به مشیت الهی یک انسان به وجود می‌آید.

بررسی دیدگاه مفسرین در این زمینه:

اشاره

صاحب المیزان درباره «قَرارٍ مَکِینٍ»* این‌گونه می‌نویسد:
منظور از قرارگاه مکین، رحم زنان است که نطفه در آن جای می‌گیرد و کلمه مکین صفت رحم است، و توصیف رحم به مکین یا از این جهت است که تمکن نگهداری و حفظ نطفه را از فساد و هدر رفتن دارد و یا از این باب است که نطفه در آن، تمکن زیست دارد. و معنای جمله این است که: سپس، ما انسان را نطفه‌ای کردیم که در رحم متمکن باشد، هم‌چنان‌که آن را در اول از خلاصه‌ای از گل درست کردیم.» «2» صاحب تفسیر نمونه ذیل آمده 13 سوره مؤمنون، درباره «قَرارٍ مَکِینٍ»* چنین می‌گوید:
«تعبیر از رحم به قَرارٍ مَکِینٍ* (قرارگاه امن و امان) اشاره به موقعیت خاص رحم در بدن انسان است، در واقع محفوظترین نقطه بدن که از هر طرف کاملا تحت حفاظت است، قرار
______________________________
(1). ر. ک: القرآن و الطب الحدیث، دکتر صادق عبد الرضا علی، ص 135
(2). تفسیر المیزان، ج 15، ص 24
ص: 307
گرفته، ستون فقرات و دنده‌ها از یک‌سو، استخوان نیرومند لگن خاصره از سوی دیگر، پوشش‌های متعدد شکم از سوی سوم، حفاظتی که از ناحیه دست‌ها به عمل می‌آید از سوی چهارم، همگی شواهد این قرارگاه امن و امان است.» «1»
ذیل آیه شریفه در تفسیر احسن الحدیث چنین آمده:
«منظور از قَرارٍ مَکِینٍ*، رحم مادر است که تنها ظرفی است که می‌تواند نطفه انسان را مبدل به جنین نماید، سبحان اللّه رحم مادر چه کیسه مرموز و محیر العقول است که یک سلول ذره‌بینی را تربیت کرده و به شکل انسانی درمی‌آورد، عجب ظرف متمکن و نیرومندی است، سبحانک ما عرفناک حق معرفتک» «2»

تحلیل:

برای بررسی اعجاز طبی آیات شریفه‌ای که از رحم با عنوان «قَرارٍ مَکِینٍ»* تعبیر کرده، باید گفت که اولا چنین آیاتی، به شکل اجمال و کلی از رحم به عنوان قرارگاه و جایگاه استوار یاد کرده و به جزئیات فیزیولوژی، آناتومی و ... آن نپرداخته است که بیش از این هم انتظار نمی‌رود زیرا قرآن کریم، کتاب هدایت انسان‌ها است و نه کتاب علوم پزشکی و به این علوم فقط به شکل گذرا، اشاره‌ای کرده است.
بنابراین تمام مطالب علمی و پزشکی که محققین درباره مراحل جایگزینی نطفه در رحم و تغییرات بافتی و فیزیولوژی رحم در دوره بارداری آورده‌اند، در جای خود بدون اشکال است، اما، هیچ‌یک از آیات شریفه به ذکر این مسائل نپرداخته و اصلا درصدد بیان آنها نبوده است.
عبارت «قَرارٍ مَکِینٍ»* تنها نشان می‌دهد که جنین در جایگاه امن و استواری قرار می‌گیرد
______________________________
(1). تفسیر نمونه، ج 14، ص 207
(2). تفسیر احسن الحدیث، ج 7، ص 109
ص: 308
تا رشد و تکامل حاصل نموده و پس از طی مدتی، متولد شود. و این چیزی نبوده که مردم آن زمان نتوانند به آن پی ببرند، آنها با تجربه می‌فهمیدند که طفل قبل از تولد، مدت معینی در شکم مادر می‌ماند و هم می‌دانستند که درون شکم مادر جایگاه مناسبی برای تشکیل جنین و تکوین آن است، گرچه از جزئیات دقیق درباره تشریح رحم، اطلاعی نداشتند.
پس بیان این مطلب، یکی از اشارات علمی قرآن است که عظمت این کتاب الهی را نشان می‌دهد و از آنجا که انسان‌ها می‌توانستند وجود رحم را به عنوان جایگاه استوار، حس کنند، نمی‌توان گفت که تذکر این مطلب اعجاز طبی قرآن است.

مرحله خلقت انسان از علق:

علق در قرآن:

یکی از مراحلی که قرآن کریم درباره خلقت انسان، بیان می‌فرماید، مرحله «علق» است.
کلمه «عَلَقٍ» در قرآن شش مرتبه و در پنج آیه به کار رفته است:
1- اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ* خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ «1»
بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید، همان کسی که انسان را از خون بسته‌ای خلق کرد.
2- خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ «2»
«ما شما را از خاک آفریدیم سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه»
3- ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً «3»
______________________________
(1). علق (96)، آیات 1- 2
(2). حج (22)، آیه 5
(3). مؤمنون (23)، آیه 14
ص: 309
سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده شده) آفریدیم
4- هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ «1»
او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده) ...»
5- أَ لَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی ثُمَّ کانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّی «2»
آیا او نطفه‌ای از منی که در رحم ریخته شود نبود؟ سپس بصورت خون بسته درآمد، و خداوند او را آفرید و موزون ساخت.
به اعتقاد اکثر مفسران، علق نام اولین سوره قرآن کریم است که بر قلب مبارک پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نازل شده است. «3» و موضوع بسیار جالب این است که در عین فراگیری جهل و نادانی در محیط حجاز و با توجه به اینکه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درس نخوانده بود، این آیات شریفه ابتدا از تکامل جسم انسان از یک موجود بی‌ارزش مانند «علقه» خبر می‌دهد.
به عقیده برخی از محققین، هدف از آغاز نزول وحی با سوره‌ای به نام علق، برانگیختن عقول است به این معنی که تدبر در جسم انسانی که به مرحله رشد و تکامل رسیده، در حالی که از علق و ماء مهین خلق شده است باید عقل‌هایی را برانگیزد که انسان‌ها همواره به آن مباهات و افتخار کرده‌اند و نیز هشدار دهد که آیا واقعا آفریننده این عقل‌ها خودشان هستند «4».

علق در لغت:

______________________________
(1). غافر (40)، آیه 67
(2). قیامت (75)، آیات 37- 38
(3). تفسیر المیزان، ج 2، ص 546، و تفسیر نمونه، ج 27، ص 149 و ...
(4). نظرات جدیده فی القرآن المعجز، ص، 81
ص: 310
کلمه علق، جمع علقه است «1» و علقه به معنای خون خشک و بسته و زالو و ... است «2» ولی اصل همه این معانی به یک معنا برمی‌گردد و آن آویختن به چیزی است و از آنجا که زالو و خون بسته به چیز دیگری می‌چسبند، «علق» نامیده شده‌اند «3».

نظر مفسرین درباره «علق»

اکثر مفسرین علق را به «خون بسته» معنا کرده‌اند، «4» اما صاحب تفسیر نمونه به چهار احتمال در این‌باره اشاره کرده است:
الف- منظور سلول تخمی است که از ترکیب اسپرم مرد با اوول زن حاصل می‌شود و پس از گذراندن دوران نخستین، به شکل خون بسته‌ای درمی‌آید و به رحم زن داخل شده و به آن آویزان می‌شود.
ب- مقصود از علق همان اسپرم است که شباهت زیادی به زالو دارد، این موجود ذره‌بینی که در آب نطفه شناور است، به سوی (نطفه زن) در رحم پیش می‌رود و به آن می‌چسبد و از ترکیب آن دو نطفه کامل انسان به وجود می‌آید. در آن زمان این‌گونه مسائل هنوز شناخته نشده بود ولی قرآن مجید از طریق اعجاز علمی پرده از روی آن برداشته است.
ج- علق به معنی صاحب علاقه که اشاره به روح اجتماعی انسان و علقه آنها به یک دیگر دارد که در حقیقت پایه اصلی تکامل بشر و پیشرفت تمدن‌ها را تشکیل می‌دهد.
______________________________
(1). تفسیر مجمع البیان، ج 27، ص 175
(2). تفسیر مجمع البیان، ج 27، ص 175، و تفسیر المیزان، ج 20، ص 548، و تفسیر پرتوی از قرآن، ج 4، ص 157 و خلق الانسان بین الطب و القرآن، ص 204 و الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، ص 98 و ...
(3). مفردات راغب، ماده علق و التحقیق فی کلمات القرآن، همان ماده و تفسیر پرتوی از قرآن و ...
(4). تفسیر مجمع البیان، ج 27، ص 175 و تفسیر المیزان، ج 20، ص 548 و ...
ص: 311
د- منظور از علق، در اینجا، گل آدم است که حالت چسبندگی داشت «1».
ایشان سپس اشاره می‌کند که تفسیر اولی روشنتر به نظر می‌رسد هرچند که جمع میان چهار تفسیر نیز بی‌مانع است.

«علق» از نقطه‌نظر علمی:

علق مرحله‌ای از تکوین جنین است که از روز هفتم شروع بارداری تا هفته سوم آن طول می‌کشد، در این زمان جنین به لایه داخلی رحم آویزان است تا از خون مادر تغذیه کند.
نامگذاری «نطفه» بر اولین مرحله تشکیل جنین، یک نامگذاری شیمیایی است، اما نامگذاری این مرحله به «علق» نامگذاری تشریحی و میکروسکوپی است و این نام از کسی نمی‌تواند صادر شود، مگر از کسی که به همه آفریده‌ها علم و احاطه کامل داشته باشد، یعنی خداوند سبحان و تعالی.
میکروسکوپ که تا قرن هفدهم کشف نشده بود و قطر جنین هم در این مرحله از چند میلی متر تجاوز نمی‌کند، بنابراین امکان رؤیت آن با چشم غیر مسلح به طور دقیق وجود نداشته است. جنین در این مرحله توسط سلول‌های تغذیه‌کننده به درون لایه مخاطی رحم نفوذ کرده و به آن معلق و آویزان می‌شود تا بوسیله مویرگ‌های غذایی از خون او تغذیه کند، همان گونه که از زالو به بدن موجوداتی که از آنها تغذیه می‌کند، آویزان است.
چنان‌که قبلا ذکر شد، علوم پزشکی جدید، این مرحله از تکامل، جنین را، بلاستوسیت نامیده است. و با بررسی دقیق، مشاهده شده، که بلاستوسیت، در روز نهم، در عمق بیشتری از آندومتر یعنی دیواره رحم، فرورفته و فقط قسمت بسیار کوچکی از آن در ارتباط با
______________________________
(1). تفسیر نمونه، ج 27، ص 156
ص: 312
حفره رحمی باقی می‌ماند. و در اواخر روز دهم، رویان اولیه به طور کامل به داخل آندومتر فرورفته و محل نفوذ به صورت نقطه‌ای پوشیده از لخته فیبرینی یاClosing Plug دیده می‌شود. و در روز یازدهم و دوازدهم، لانه‌گزینی کامل شده و رویان اولیه به طور کامل در ضخامت آندومتر مدفون گشته و اپی‌تلیوم آندومتر یعنی لایه مخاطی رحم، نیز ترمیم می‌گردد. به‌طوری‌که در این مقطع از تکامل تنها آثار وجود رویان اولیه برآمدگی مختصری است که در محل لانه‌گزینی داخل حفره رحمی برجسته شده است «1».

آیا تفسیر علق به «خون بسته» تفسیر دقیقی است؟

اشاره

همان‌طور که گذشت، اغلب مفسران، علقه را به «خون بسته» تفسیر کرده‌اند، اما تحقیقات جدید در علم جنین‌شناسی ثابت کرده که در تخمکی که تازه لقاح یافته، سلول خونی وجود ندارد و این تخمک در مرحله علقه، یعنی در طول هفته دوم بارداری به دیواره رحم یا آندومتر، آویزان می‌شود و غشاهای جنینی به تدریج تشکیل شده که از آن بند ناف کشیده می‌شود و تخمک لقاح یافته را به جسم مادر مرتبط می‌سازد و عمل تغذیه از خون مادر آغاز می‌شود. پس در واقع سیستم قلبی- عروقی جنین در سومین هفته، تکامل خود را آغاز می‌کند «2».
در این رابطه دکتر محمد علی البار، عقیده دارد که علقه از هر طرف با خون بسته احاطه شده و حجم آن هنگام الصاق به جوار رحم از یک چهارم میلیمتر تجاوز نمی‌کند، اینکه چرا مفسرین قدیمی اصرار دارند که علقه، «خون بسته» است، و حال آنکه تقریبا با چشم
______________________________
(1). ر. ک: جنین‌شناسی پزشکی، ص 55- 57 و رویان‌شناسی پزشکی لانگمن، ص 53 و من علم الطب القرآنی ص 51 و مع الطب فی القرآن، ص 81 و نیز التمهید ج 6، ص 83
(2). ر. ک: الاسس النفسیه للنمو، ص 91 و القرآن و اعجازه العلمی، ص 107 و نیز جنین‌شناسی پزشکی، ص 87
ص: 313
غیر مسلح قابل مشاهده نیست و از همه طرف با خون پوشیده شده است، شاید این تفسیر ناشی از ملاحظه با چشم غیر مسلح بوده، و مفسرین قدیمی زیاد هم از حقیقت فاصله نداشته‌اند «1».
به نظر دکتر موریس بوکای علقه را باید به معنای «چیزی که آویخته می‌شود» تفسیر کرد و معنای مشتق از آنکه «خون بسته» است و اکثر اوقات در ترجمه‌ها درج گردیده نادرست بوده و باید علیه آن هشدار داد زیرا انسان هرگز از مرحله «خون بسته» نگذشته است و معنی نخست علقه یعنی «چیزی که آویخته می‌شود» کاملا پاسخ‌گوی واقعیتی است که علم روز ثابت کرده است «2».
اما در ترجمه‌های قرآن به زبان انگلیسی نیز «علق» به‌Z clot z ترجمه شده است که معنی «خون بسته» را می‌دهد «3».
ترجمه «عَلَقٍ» به «خون بسته» در برخی از روایات نیز به چشم می‌خورد، گرچه بیشتر روایاتی که درباره آیات مذکوره آمده، علق را به همان شکل آورده ولی روایاتی نیز به چشم می‌خورد که «علقه» را به خون جامد و بسته تفسیر کرده‌اند مانند: (النطفه تکون بیضاء مثل النخامه الغلیظه فتمکث فی الرحم اذا صارت فیه اربعین یوما ثم تصیر الی علقه قال و هی علقه کعلقه دم المججمه الجامده تمکث فی الرحم بعد تحویلها من النطفه اربعین یوما ثم تصیر مضغه ...) «4»
از نظر معنای لغوی، علق شامل همه این معانی می‌شود، همچون: چسبنده بودن، آویزان
______________________________
(1). خلق الانسان بین الطب و القرآن، ص. 206
(2). عهدین، قرآن و علم
(3).
Translation by Mohammad M. Pickthall, Volume 1, Page 833, 943.
(4). تفسیر الصافی، ج 3، ص 363 و تفسیر کنز الدقائق ج 9، ص 45
ص: 314
بودن، و خون بسته اما خداوند در قرآن اگر فقط معنای خون بسته را اراده فرموده بود، از تعبیر (الدم المنقبضه او المتصله) استفاده می‌کرد اما تعبیر زیبای علق را به کار برده که هم خون بسته بودن و هم آویزان بودن را برساند و این می‌تواند یکی از ایجازگویی‌های قرآن باشد. از طرفی روایاتی وجود دارند که علق را به خون جامد و بسته تفسیر کرده‌اند، و از آنجا که همه این روایات از افرادی صادر شده که با علم الهی ارتباط دارند و از منبع لا یزال علم پروردگار بهره برده‌اند، بنابراین همه این معانی می‌تواند صادق باشد.

تحلیل:

برای بررسی اعجاز طبی آیاتی که از مرحله علقه خبر داده‌اند، ابتدا به تفسیرهای متعددی که از علقه شده است بازمی‌گردیم.
همان گونه که ذکر شد صاحب تفسیر نمونه، چهار تفسیر برای علقه ذکر کرده که خود، تفسیر اول را واضح‌تر می‌پندارد. و علم جدید نیز همان تفسیر را تأئید می‌نماید. و این مطلب چیزی نیست که مردم در زمان نزول قرآن به آن پی‌برده باشند و یا امکان دسترسی به آن را داشته باشند، مگر از طریق وحی. زیرا همان گونه که گفتیم، جنین در این مرحله با چشم غیر مسلح قابل رؤیت نبوده و آثار وجود آن فقط به شکل برآمدگی مختصری در محل لانه‌گزینی داخل حفره رحمی قابل ملاحظه است و کشف همین مطلب نیاز به تجهیزات و ابزارهای جدید و پیچیده‌ای دارد که در قرون اخیر، بشر به آن دست یافته است.
برخی از محققین که این آیات را حاوی اعجاز علمی نمی‌دانند، معتقدند که اگر مردم زمان صدر اسلام، به پی‌گیری نطفه در درون زنان تازه حامله شده از طریق کالبدشکافی اقدام می‌نمودند، می‌توانستند بفهمند که یک مرحله از خلقت انسان، خون بسته آویزان
ص: 315
است، گرچه در آن زمان این امر انجام نشد «1».
در جواب باید گفت که همان‌طور که خود ایشان متذکر شده‌اند، اولا در آن زمان چنین امری واقع نشده است و ثانیا وقوع آن به مقدمات و تجهیزات پیشرفته نیاز داشت که تنها با گذشت زمان و پیشرفت علوم و فنون میسر بود. بنابراین همان گونه که غیب‌گویی قرآن از اخبار آینده را معجزه می‌دانیم، هرچند که با گذشت زمان و وقوع حوادث مرتبط به هم و سلسله‌وار، آن وقایع بعدها آشکار شده و مردم از آنها مطلع می‌شوند، این مطلب را نیز می‌توان نوعی غیب‌گویی قرآن دانست که دیگران در آن زمان از طریق عادی نمی‌توانستند از آن آگاه شده و اطلاع یابند، و همین دلیلی برای عجز مردم و معجزه بودن این مطلب است.
اما تفسیر دوم درباره علق، که مقصود از آن را اسپرمی می‌داند که شباهت به زالو دارد، صحیح به نظر نمی‌رسد، زیرا گرچه سوره علق، اشاره دارد که انسان از «عَلَقٍ» خلق شده و مراحل قبل و بعد از آن را متذکر نشده، اما، آیات دیگر در سوره‌های مؤمنون، حج، قیامت و غافر به وضوح مرحله قبل از علقه را که نطفه است متذکر شده و آیات مربوطه در سوره‌های حج و مؤمنون مرحله پس از علقه را که مضغه است یادآور شده‌اند.
حال اگر بدون توجه به قرائنی که در این سوره‌ها آمده، تفسیر دوم را در مورد «عَلَقٍ» که در سوره علق آمده است بپذیریم، باز هم نمایانگر اعجاز قرآن است زیرا مشاهده هزاران موجود ریز که همچون زالو، سر بزرگ و تنه‌ای دراز دارد و در مایع به شکل مارپیچ حرکت می‌کند و نیز تاج نسبتا بلند بر سر دارد و در مایع زندگی می‌کند، در زمان نزول آن، برای بشر امکان‌پذیر نبوده است.
و در مورد دو تفسیر سوم و چهارم نیز صاحب تفسیر نمونه معتقد است که این مطلب را
______________________________
(1). پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 2، ص. 487
ص: 316
فقط در مورد سوره علق گفته‌اند.

ظلمات ثلاث:

اشاره

اعجاز در آیه: ... یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ... «1»
او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکیهای سه‌گانه، می‌بخشد ...
یکی از مواردی که مورد بحث واقع شده و به عقیده محققین نشانگر اعجاز طبی قرآن کریم است، اشاره‌ای است که خداوند در ضمن آیه شریفه، به سه لایه تاریکی و یا سه ظلمتی که جنین در آن رشد و پرورش می‌یابد، فرموده است.

دیدگاه مفسرین:

اغلب مفسرین ظلمات ثلاث یا تاریکی‌های سه‌گانه را به تاریکی شکم مادر، رحم و مشیمه «2» تفسیر کرده‌اند. «3» اما صاحب مجمع البیان علاوه بر اینکه، این قول را از امام باقر علیه السّلام نقل می‌کند، نظر دیگری نیز دارد به این شکل که تاریکی‌های سه‌گانه را عبارت از تاریکی شب یا تاریکی صلب مرد و تاریکی رحم و تاریکی شکم، می‌داند «4»، که صاحب المیزان این نظر را رد می‌کند «5».
______________________________
(1). زمر (39)، آیه 6
(2). کیسه‌ای که جنین در آن قرار گرفته است و به آن کیسه آمنیون نیز می‌گویند.
(3). از جمله: تفسیر روض الجنان و روح الجنان ج 16، ص 302 و تفسیر اثنی عشر، ج 11، ص 221 و تفسیر کشف الحقایق عن نکت الآیات و الدقایق، ج 3، ص 122، و تفسیر المیزان، ج 17، ص 239 و تفسیر مخزن العرفان، ج 7، ص 180 و نیز تفسیر عاملی، ج 7، ص 345 و ....
(4). تفسیر مجمع البیان، ج 21، ص 146.
(5). تفسیر المیزان، ج 17، ص 239.
ص: 317
در دعای عرفه، امام حسین علیه السّلام، ظلمت‌های سه‌گانه را به گوشت، پوست و خون تفسیر نموده‌اند و می‌فرمایند: (و ابتدعت خلقی من منی یمنی، ثم اسکنتنی فی ظلمات ثلاث: بین لحم و جلد و دم، لم تشتهر بخلقی) «1» «آغاز آفرینش را از قطرات ناچیز منی قرار دادی، سپس مرا در ظلمت‌های سه‌گانه، در میان گوشت، پوست و خون ساکن نمودی، آفرینش مرا آشکار نساختی ...» از ظاهر کلام نورانی امام حسین علیه السّلام برمی‌آید که در بیان مصداق یک ظلمت با کلام مفسرین متفاوت است، و آن ظلمت خون است که به جای آن در کتاب‌های تفسیر، به کیسه مشیمه اشاره شده است. اگر منظور از لحم را در دعای عرفه، شکم مادر و منظور از جلد را، رحم در نظر بگیریم، از نظر مصداق ظلمت سوم یعنی خون مشکلی وجود ندارد زیرا اساس و منشأ حفره آمنیون یا کیسه مشیمه، خون مادر است، و این دو مفهوم یعنی ظلمت خون و ظلمت کیسه مشیمه، با هم قابل جمع است. علامه مجلسی نیز در «کتاب التوحید» این‌گونه آورده است: (... فأوّل ذلک ما یدبّر به الجنین فی الرحم، و هو محجوب فی ظلمات ثلاث: ظلمه البطن، و ظلمه الرحم و ظلمه المشیمه ...) «2» و ظلمات ثلاث را به ظلمت‌های شکم و رحم و مشیمه، معنی کرده است. که همه این معانی در واقع از اهل بیت علیهم السّلام نقل شده است. اهل بیتی که در آن زمان با مردم به اندازه عقول آنان سخن می‌گفتند. امیر مؤمنان علی علیه السّلام نیز در خطبه 163 به تاریکی‌های رحم مادران و پرده‌های تودرتو، که جنین در آن قرار دارد اشاره فرموده است «3».

دیدگاه علمی:

______________________________
(1). مفاتیح الجنان، دعای عرفه.
(2). بحار الانوار، ج 3، ص 62.
(3). نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه. 163.
ص: 318
در کتاب‌های جنین‌شناسی پزشکی به پرده‌های متعددی، اشاره شده، که این پرده‌ها جنین را احاطه کرده است: «پرده‌های جنینی عبارتند از: آلانتوئیس، کیسه زرده، آمنیون و کوریون» «1» برخی از محققین معاصر، ظلمات ثلاث را به «سه پرده جنینی» تفسیر کرده و می‌گویند منظور آیه شریفه از این سه پرده، پرده آمنیوس، پرده کوریون و پرده آلانتوئید است «2».
و برخی دیگر معتقدند که مقصود از سه ظلمت همان سه پرده‌ای است که جنین داخل آنهاست که عبارتند از: پرده آمنیون، پرده کوریون و کیسه زرده «3».
پرده آمنیون، حفره آمنیون را که پر از مایع زلالی است به نام مایع آمنیوتیک و جنین در آن شناور است، احاطه کرده و پرده کوریون، سلول‌های سطحی آن به داخل غشاء مخاطی رحم نفوذ می‌کند و کیسه زرده، عبارت است از غشای مخاطی جداره رحم پس از لانه گزینی تخمک، که بعدا جفت را تشکیل خواهد داد. و به این دلیل جفت نامیده می‌شود که به همراه جنین از رحم خارج می‌شود. بعضی از نویسندگان معاصر، این سه تاریکی را به همان معنایی که مفسرین گفته‌اند یعنی ظلمت شکم، رحم و مشیمه گرفته‌اند «4».

تحلیل:

اگر بخواهیم پرده‌هایی را که، در مدت رشد و پرورش در رحم مادر، جنین را احاطه می‌کنند، با «ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» تطبیق دهیم، مشاهده می‌کنیم که علم جنین‌شناسی امروزه ثابت کرده که لایه‌های متعددی در اطراف جنین وجود دارد که بیش از سه لایه است، علاوه بر
______________________________
(1). ر. ک: جنین‌شناسی پزشکی، ص 132 و نیزThe Developing Human ,Moore K .L .chapt .7 ,8891 .
(2). ر. ک: قرآن و طبیعت گذشته و آینده جهان، ص 4 و مطالب شگفت‌انگیز قرآن، ص 95.
(3). ر. ک: الاعجاز الطبی فی القرآن، ص 59 و مع الطب فی القرآن.
(4). ر. ک: الایمان بین الوحی و العقل، ص 224 و القرآن یتجلی فی عصر العلم، ص 181.
ص: 319
لایه شکم مادر و لایه رحم و پرده آمنیون که مترادف کیسه مشیمه است، و در تفسیرهای قدیمی از آنها نامبرده شده، لایه کوریون و کیسه زرده و پرده آلانتوئیس نیز در کتاب‌های جدید پزشکی ذکر شده است. و ما هیچ دلیلی برای انطباق «ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» با سه لایه مشخص از پوشش‌های اطراف جنین نداریم. ضمنا بین هرکدام از این لایه‌ها، فضاهایی نیز وجود دارد که ممکن است منظور از ظلمات، فضاهای تاریک باشند، نه پرده‌ها، که باز هم هیچ قرنیه‌ای در آیه شریفه برای قطعیت این مطلب وجود ندارد. بنابراین از آنجا که ما نمی‌توانیم، مصادیق «ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» را با پرده‌های جنینی که امروزه علم جنین‌شناسی از آن نام برده است، منطبق نمائیم و احتمال دارد که منظور از تاریکی‌های سه‌گانه، همان مصادیقی باشد که مفسرین قدیمی از آن یاد کرده‌اند، و این مطلبی نیست که پی بردن به آن برای مردم آن زمان کار مشکلی بوده و به ابزارهای پیشرفته نیاز داشته باشد، پس این نکته در آیه شریفه نمی‌تواند، نشانگر اعجاز طبی قرآن باشد.

مرحله خلقت انسان از مضغه:

اشاره

«مُضْغَةٍ»* در قرآن:
قرآن کریم در بیان مراحل آفرینش انسان، پس از علقه از مرحله‌ای دیگر به نام «مُضْغَةٍ»* یاد می‌کند، کلمه مضغه در قرآن سه مرتبه و در دو آیه به کار رفته است:
1- ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً «1» پس آن علقه را (به صورت) مضغه گرداندیم و آنگاه مضغه را استخوان‌هایی ساختیم،
______________________________
(1). مؤمنون (23)، آیه 14
ص: 320
ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ «1»
و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل، تا برای شما روشن سازیم.
در آیات شریفه فوق، واژه‌هایی که جای بحث و بررسی دارند عبارتند از: مضغه و مخلقه و غیر مخلقه.

بررسی لغوی:

مضغه به معنای غذای جویده شده و گوشت جویده شده آمده است. بنابراین مضغه عبارت است از قطعه‌ای از گوشت که شبیه گوشت جویده شده است «2».
مخلقه تعبیری است که برای مبالغه در خلق به کار می‌رود و خلق به معنای ایجاد چیزی بر کیفیت مخصوص است و این کلمه برای مبالغه و تأکید و نسبت فعل به مفعول می‌آید.
یعنی ناظر به جهت وقوع فعل است. پس تعبیر به مخلقه در مورد مضغه اشاره به این است که حقیقت خلق و تحقق آن (یعنی ایجاد بر کیفیت مخصوص و تعیین خصوصیات و مقدرات) در این مرتبه است. و اما غیر مخلقه به این معناست که تعیین برخی خصوصیات (تماما یا بعضا) در این مرتبه مضغه نیست «3».

دیدگاه مفسرین:

درباره مضغه همه مفسرین گفته‌اند که از ماده مضغ (جویدن) و مضغه به معنای قطعه گوشت جویده شده و یا غذای جویده شده است. اما آنچه که بیشتر به توضیح نیاز دارد
______________________________
(1). حج (22)، آیه 5
(2). ر. ک: مفردات راغب اصفهانی، و التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 11، ص 124- 125 ماده مضغ.
(3). ر. ک: التحقیق فی کلمات القرآن، ج 11، ص. 126.
ص: 321
تعبیر مخلقه و غیر مخلقه است که در این زمینه نظرات متفاوتی وجود دارد.
صاحب تفسیر نمونه ذیل آیه 5 سوره حج می‌نویسد:
«کم‌کم جنین شکل قطعه گوشت جویده شده به خود می‌گیرد بی‌آنکه اعضای مختلف بدن در آن مشخص باشد اما ناگهان در پوسته جنین تغییراتی پیدا می‌شود و شکل آن متناسب با کاری که باید انجام دهد تغییر می‌یابد و اعضای بدن کم‌کم ظاهر می‌شود. اما جنین‌هایی که از این مرحله نگذرند و همچنان به صورت سابق و یا ناقص بمانند ساقط می‌شوند و از رده خارج می‌گردند. جمله مخلقه و غیر مخلقه ممکن است اشاره به این مرحله باشد یعنی کامل الخلق و غیر کامل الخلق.» «1»
علامه طباطبایی (ره) درباره مخلقه و غیر مخلقه چنین می‌فرماید: «مخلقه به معنای تام الخلقه و غیر مخلقه یعنی هنوز خلقتش تمام نشده و این کلام با تصویر جنین که ملازم با نفخ روح در آن است منطبق می‌شود» «2».
اکثر مفسرین مخلقه را به معنای خلق کامل و غیر مخلقه را به معنای ناقص می‌دانند. «3» اما یکی از مفسرین در این زمینه چهار احتمال را مطرح نموده است.
1- مخلّقه یعنی تمام و کمال در خلقت و غیر مخلّقه یعنی ناقص الخلقه که موجب تفاوت مردم در شکل و اندازه و ... است.
2- مخلّقه یعنی آفریده و غیر مخلّقه یعنی ناقص که به سقط و نابودی منجر می‌شود.
3- مخلّقه یعنی دارای صورت و خلقت و غیر مخلّقه یعنی پاره گوشت بدون شکل و
______________________________
(1). تفسیر نمونه، ج 14، ص 24.
(2). تفسیر المیزان، ج 14 و ص 485.
(3). تفسیر مخزن العرفان، ج 10، ص 324 و تفسیر کشف الحقایق، ج 2، ص 467 و تفسیر مجمع البیان، ج 16، ص 182 و تفسیر روض الجنان و روح الجنان، ج 13، ص 298 و ....
ص: 322
صورت.
4- خلقت‌های پی‌درپی و بدون خلقت‌های پی‌درپی که ناقص الخلقه می‌مانند و متولد می‌شوند «1».

دیدگاه علمی:

مرحله مضغه که علوم جدید پزشکی از آن با کلمه «مورولا» یا «توت» تعبیر می‌کند، از نظر سطح خارجی ظاهری شبیه دانه توت دارد. به این شکل که پس از فرورفتن علقه در جدار رحم، مرحله مضغه از هفته سوم به شکل تمایز دو لایه شروع می‌شود:
1- لایه خارجی که وظیفه آن ارتباط با سلول‌های رحم و اتصال مستقیم به حفره خونی رحم برای جذب غذا از آن است.
2- لایه داخلی که وظیفه آن تشکیل جنین و پرده‌های جنینی است.
ابتدا سلول‌های توده‌ای داخلی تشکیل سه لایه زاینده جنینی را می‌دهند. این لایه‌ها به نام های اکتودرم «2»، مزودرم «3»، و آندودرم «4» معروف هستند. لایه اکتودرم عامل بوجود آمدن نخاع، مغز، اعصاب و بشره پوست و غشاهای مخاطی دهان و بینی است. لایه مزودرم عامل بوجود آمدن قلب، رگهای خونی، خون، استخوان، عضلات، کلیه‌ها، قسمت میانی پوست و قسمتی از غدد داخلی است. لایه آندودرم، عامل بوجود آمدن دستگاههای گوارش، تنفس،
______________________________
(1). تفسیر عاملی، ج 6، ص 197.
(2).Ectoderm .
(3).Mesoderm .
(4).Endoderm
ص: 323
غده تیروئید، کبد و لوزالمعده است «1».
تا اینجا که تطبیق مرحله مضغه با مرحله مورولا بود بین محققین اختلافی وجود نداشت، اما اختلاف‌نظر بر سر تعبیر مخلّقه و غیر مخلّقه است در این زمینه دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. به نظر دکتر محمد علی البار مخلّقه و غیر مخلّقه، صفت مضغه است، بنابراین دو لایه در این مرحله یکی مخلّقه و دیگری غیر مخلّقه است که لایه خارجی قطعا غیر مخلّقه است و لایه داخلی مخلّقه است زیرا جنین و پرده‌های جنینی از آن خلق می‌شود.
بنابراین منظور از غیر مخلّقه، سلول‌های غیر متمایز است. «2» وی سپس نظر ابن جریر طبری را آورده که عقیده دارد مخلقه و غیر مخلّقه صفت نطفه است زیرا ابتدا انسان از خاک سپس از نطفه آفریده شد که نطفه مخلّقه، آفرینش آن کامل شده و غیر مخلّقه نطفه‌ای است که به سوی رحم سرازیر شده و قبل از خلق از بین می‌رود «3».
دکتر قرقوز و دکتر دیاب نیز معتقدند که مرحله مضغه نامتمایز که تا پایان هفته چهارم ادامه دارد و هیچ‌گونه تمایزی در اعضای بدن وجود ندارد، همان مرحله مضغه غیر مخلّقه است و مرحله مضغه متمایز که از ابتدای هفته پنجم «4» شروع می‌شود و در آن تمایز لایه‌های زاینده و تغییر شکل و حرکت سلول‌های «5» آنها شروع می‌شود، همان مرحله مضغه مخلقه
______________________________
(1). ر. ک رویان‌شناسی لانگمن، ص 62، و جنین‌شناسی پزشکی، ص 76، و مع الطب فی القرآن الکریم، ص 81 و خلق الانسان بین الطب و القرآن، ص 208 و مجله «المسلم المعاصر» شماره 48، مؤسسه المسلم المعاصر، ص 138، مقاله نقد کتاب «تعالیم الاسلام الطبیه فی ضوء العلم الحدیث» دکتر احمد شوقی الفنجری‌Undiferrentated cells 5 -.
(2). خلق الانسان بین الطب و القرآن، ص. 208.
(3). در برخی کتابهای پزشکی، مرحله تمایز لایه‌های سه‌گانه را گاسترولاسیون می‌خوانند و شروع آن را از هفته سوم می‌دانند (رویان‌شناسی لانگمن، ص 64).
(4).Defferentation
(5). مع الطب فی القرآن الکریم، ص 82
ص: 324
است. و خداوند نیز از آن با تعبیر تخلق یاد کرده است. که این مرحله تمایز لایه‌های زاینده تقریبا در ماه سوم بارداری پایان می‌پذیرد. «1»
بعضی دیگر نیز مخلقه و غیر مخلقه را به معنای سلول‌های هموژن و هتروژن می‌دانند به این معنا که در ابتدا سلول‌ها، در مرحله مضغه به شکل یکنواخت و یک‌دست به نظر می‌رسد اما پس از تشکیل عروق مشبکه در فواصل تشکیلات گوشت مانند، سلول‌های ناهمجور و غیر مخلّقه‌ای بوجود می‌آید که یک‌دست به نظر نمی‌آیند «2».
دکتر موریس بوکای نیز در مورد آیه 5 سوره حج و نیز آیه 14 سوره مؤمنون نکات علمی جالبی را بیان می‌کند و می‌نویسد: «گوشت (جویده) ترجمه مضغه است مانند گوشت (تازه) که ترجمه کلمه لحم است این تمایز شایسته تذکر است جنین بدوا جرم کوچکی است که در مرحله‌ای از رشدش با چشم غیر مسلح کاملا به صورت گوشت جویده پدید می‌آید ...
می‌دانیم که در حین رشد جنین، برخی قسمت‌ها با آنچه که بعدها فردی خواهد شد کاملا نامتناسب ظاهر می‌گردد و برخی دیگر متناسب می‌مانند. آیا این معنی کلمه مخلقه نیست که «با تناسب ساخته شده» معنی می‌دهد و در آیه 5 سوره حج (از تکه گوشت تناسب و نامتناسب) برای تذکر همین امر به کار رفته است؟» «3»
آقای رضایی اصفهانی در تعبیر «غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ» دو احتمال را مطرح می‌کند و می‌نویسد:
«یکی اینکه بگوئیم مقصود مضغه‌ای است که اصلا خلق نشده است (غیر مخلوق) و دوم اینکه بگوئیم مقصود مضغه‌ای است که خلق شده اما مقدرات و خصوصیات آن مشخص نشده است و احتمال اول با سیاق آیه ناسازگار است چون مطلب آیه در اینجا بعد
______________________________
(1). اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 1، ص. 267.
(2). عهدین، قرآن و علم، ص 275- 276.
(3). پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 2، ص. 500- 499.
ص: 325
از خلقت مضغه را می‌گوید و در ادامه آیه هم به خروج طفل منته می‌شود. پس اگر آیه بر احتمال اول معنا شود تناقض صدر و ذیل آیه لازم می‌آید (مضغه‌ای که خلق شده است این گونه صفتی دارد که دو قسم است، خلق شده و خلق نشده یا هلاک شده.)
پس فقط احتمال دوم صحیح بنظر می‌رسد تا بتواند مجموع مخلّقه و غیر مخلّقه صفت برای مضغه باشد. یعنی گوشت کوبیده‌ای که این صفت دارد دو قسم است برخی اقسام آن مقدرات آن مشخص است و برخی مشخص نیست یا بگوئیم گوشت کوبیده‌ای که این صفت دارد دو بخش است بخشی از آن خصوصیات و مقدرات آن مشخص شده و برخی مشخص نشده است (87).»

تحلیل:

برخی معتقدند که در آیه شریفه مذکور، نکته شگفت‌انگیز علمی وجود دارد که نشانگر اعجاز طبی آیه است. زیرا خداوند زمانی تعبیر زیبای مضغه مخلّقه و غیر مخلّقه را که با یافته‌های پزشکی جدید هماهنگ است، بکار می‌برد اشاره لطیفی به تمایز لایه‌های آن با این تعبیر دارد که در آن عصر و زمان، هیچ پیشرفتی در علم جنین‌شناسی وجود نداشت.
گرچه معنایی که مفسرین و محققین درباره مخلقه و غیر مخلقه ارائه داده‌اند با هم متفاوت است و اکثر این معانی نشان‌دهنده خصوصیات جنین در این مرحله است، اما خود تعبیر «مُضْغَةٍ»* که دلالت بر سلول‌هایی که یک‌دست به نظر نمی‌رسند دارد به قدری زیبا و ظریف است که نشان می‌دهد گوینده آن، علم و بصیرت کامل به ماهیت و چگونگی چنین موجودی دارد، آن هم در زمانی که هیچ راهی برای مشاهده و بررسی دقیق این مرحله وجود نداشت و با مشاهده آن بوسیله چشم غیر مسلح، جنین به شکل یک بافت بسیار
ص: 326
کوچک با سلول‌های ناهمجور به نظر می‌آمد. بنابراین حتی اطلاق این تعبیر بر این مرحله جنینی عجیب و شگفت‌انگیز است.

مرحله تشکیل استخوانها و پوشانیدن گوشت بر آنها:

اشاره

«عظام» و مرحله پوشش آن در قرآن:
قرآن کریم، پس از مرحله مضغه به مرحله «عظام» و شکل‌گیری آن اشاره فرموده و بلافاصله پس از آن به مرحله پوشش عظام توسط «لحم» اشاره می‌فرماید. خداوند در قرآن کریم از این دو مرحله این‌گونه یاد می‌کند:
فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً «1»
و مضغه را بصورت استخوان‌هایی درآوردیم و بر استخوان‌ها گوشت پوشانیدم.
از نظر لغوی «عظام»، جمع «عظم» به معنای استخوان است.

نکات تفسیری:

تقریبا تمام مفسرین ذیل آیه شریفه، به مطلب واحدی اشاره کرده‌اند و آن شکل‌گیری استخوان در این مرحله و سپس روئیدن گوشت بر روی استخوان است. اما سید قطب به نکته دیگری نیز اشاره کرده و ذیل آیه شریفه می‌نویسد: «اینجاست که انسان در برابر مطلبی که قرآن در آن زمان بیان کرده و اخیرا با پیشرفت علم جنین‌شناسی تشریحی، شناخته شده است، متحیر می‌گردد و آن این است که سلول‌های استخوانی غیر از سلول‌های گوشت است و ثابت شده که در جنین ابتدا سلول‌های استخوانی تشکیل می‌شود و هیچ سلولی از سلول‌های گوشت دیده نمی‌شود، مگر پس از ظهور سلول‌های استخوانی و کامل شدن
______________________________
(1). مؤمنون (23)، آیه 14
ص: 327
اسکلت جنین، و این حقیقتی است که نص قرآن آن را بیان کرده است» «1»

نکات علمی:

برخی از محققین درباره نکته علمی موجود در آیه شریفه عقیده دارند که جنین پس از آنکه، مرحله علقه و مضغه را پشت سر گذاشت، تمام سلول‌هایش تبدیل به سلول‌های استخوانی می‌شود یعنی ابتدا تکوین و شکل‌گیری استخوان صورت می‌گیرد و سپس نسوج و بافت‌های گوشتی پدیدار شده و بتدریج به شکل عضلات و گوشت، روی استخوان‌ها را می‌پوشاند و عضلات مانند کساء و پوشش طوری استخوان‌ها را در بر گرفته‌اند که گویی پوششی برای استخوان هستند «2».
اما در کتاب‌های جدید جنین‌شناسی درباره تشکیل استخوان و گوشت این‌گونه آمده است:
فرآیند گاسترولاسیون «3»، در طی سومین هفته رشد جنین، آغاز شده که طی آن سه لایه زایای جنینی به نام‌های اکتودرم، مزودرم و آندودرم در رویان تشکیل می‌شود که هر لایه مسئول ساختن اعضای مختلف بدن جنین است، و از لایه مزودرمی هم، دستگاه ادراری تناسلی، طحالی، غدد فوق کلیوی، دستگاه عروق و سومیت‌های تشکیل‌دهنده اسکلروتوم «4»، میوتوم «5» و درماتوم «6» ساخته می‌شود. بنابراین استخوان‌ها از لایه مزودرم که توسط دو لایه
______________________________
(1). تفسیر فی ظلال القرآن، ج 4، ص. 2459.
(2). ر. ک: مع الطب فی القرآن الکریم، ص 82 و مطالب شگفت‌انگیز قرآن، ص 88، و اعجاز قرآن از نظر علوم امروز، ص 29، و من علم الطب القرآنی، ص 59 و التمهید، ج 6، ص 84.
(3). اندام‌زایی.
(4). سازنده غضروف و استخوان.
(5). سازنده بافت ماهیچه‌ای.
(6). سازنده بافت زیر پوستی.
ص: 328
اکتودرم و آندودرم پوشیده شده، تشکیل می‌گردند. سلول‌های اسکلروتوم که، غضروف و استخوان را می‌سازند، از هفته چهارم بارداری شروع به ساخته شدن کرده و سلول‌های میوتوم که سلول‌های ماهیچه‌ای را می‌سازند. پس از اسکلروتوم ساخته می‌شوند «1».

تحلیل:

نظرات برخی از محققین با یافته‌های جدید علوم پزشکی متفاوت است، زیرا آنها در خلقت جنین از مرحله‌ای یاد می‌کنند که تمام سلول‌ها به استخوان تبدیل شده و سپس ماهیچه و گوشت روی آنها را می‌پوشاند، در حالی که متخصصان جنین‌شناسی تصریح کرده‌اند که جنین اولیه انسان به سه لایه تقسیم می‌شود که سلول‌های استخوانی از لایه مزودرم که لایه وسطی است تشکیل می‌شود و همه سلول‌های جنین تبدیل به استخوان نمی‌شود بنابراین مطلبی را که این‌گونه محققین عنوان کرده‌اند و آن را اعجاز علمی قرآن می‌دانند، نمی‌توان به عنوان اعجاز طبی پذیرفت چراکه از نظر علمی قابل قبول نیست.
اما نکته‌ای که از نظر جنین‌شناسی قابل توجه است و شاید بتوان همین نکته را به عنوان اعجاز طبی آیه شریفه پذیرفت این است که رشد سلولهای سازنده استخوان از سلول‌های سازنده عضلات سریع‌تر است به این معنا که بر بافت اولیه‌ای که قرار است استخوان را تشکیل دهد و سپس عضلات تشکیل شده روی آن را بپوشاند از نظر رشد بر بافت سازنده عضلات تقدم دارد. بنابراین نمی‌توان گفت که تمام بافت گوشتی جنین که در مرحله مضغه وجود داشته ابتدا کاملا به استخوان تبدیل شده و سپس عضلات، تازه شکل گرفته آن را
______________________________
(1). ر. ک: رویان‌شناسی لانگمن، ص 110- 64 و جنین‌شناسی پزشکی، ص 70- 65 و
the Developing human Moore K. L. chapt. 4, 8891. ص: 329
پوشانده‌اند چراکه در مرحله تکوین و تکامل جنین، هیچ مرحله‌ای قابل مشاهده نیست که جنین کاملا به شکل استخوان باشد.

مرحله آفرینش روح:

اشاره

قرآن کریم در آیات متعددی از آفرینش دیگر و دمیدن روح در جنین انسان یاد می‌کند و می‌فرماید: فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ «1»
و بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم، سپس آن را آفرینشی تازه دادیم.
ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ «2» سپس موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید.

نکات تفسیری:

اغلب مفسرین اشاره آیه شریفه را به دمیدن روح، کنایه از حلول روح در بدن انسان می‌دانند «3» که این وجه تمایز انسان با حیوانات دیگر است زیرا جنین انسان از نظر تکامل جسم، شبیه جنین حیوانات است با این تفاوت که جنین انسان آفرینش دیگری دارد که با چنین آفرینشی متمایز می‌شود وی با این نوع آفرینش است که متحول شده و مستعد ارتقاء می‌گردد (4) و در واقع با این نفخه الهی است که سلاله‌ای از طین، انسان می‌گردد. و حال آن که جنین حیوان بدون هیچ نوع ارتقاء و کمالی در مرتبه حیوانیت باقی می‌ماند.
آقای مکارم شیرازی تحت عنوان «آخرین مرحله تکامل انسان در رحم» در این‌باره می‌گوید: «جالب اینکه در مراحل پنج‌گانه‌ای که برای آفرینش انسان در آیه 14 سوره
______________________________
(1). مومنون (23)، آیه 14
(2). سجده (32)، آیه 9
(3). تفسیر نمونه، ذیل آیه 9 سوره سجده.
ص: 330
مؤمنون ذکر شده همه جا تعبیر به خلق شده است، اما هنگامی که آخرین مرحله می‌رسد تعبیر به ان شاء می‌کند. ان شاء همان گونه که ارباب لغت گفته‌اند به معنی ایجاد کردن چیزی توأم با تربیت آن است، این تعبیر نشان می‌دهد که مرحله اخیر با مراحل قبل (مرحله نطفه و علقه و مضغه و گوشت و استخوان) کاملا متفاوت است مرحله‌ای است مهم که قرآن از آن سربسته یاد کرده و تنها می‌گوید: سپس ما به آن آفرینش تازه‌ای دادیم و بلافاصله پشت سر آن فتبارک اللّه احسن الخالقین می‌گوید. این چه مرحله‌ای است که این قدر شایان اهمیت است، این همان مرحله‌ای است که جنین وارد مرحله حیات انسانی می‌شود، حس و حرکت پیدا می‌کند و به جنبش درمی‌آید که در روایات اسلامی از آن تعبیر به مرحله نفخ روح شده است.» «1»

نکات علمی:

بحث درباره روح و مفهوم نفخ روح الهی در کالبد انسان بسیار مفصّل است و در چارچوب این موضوع نمی‌گنجد. بنابراین در اینجا تنها به نکاتی اشاره می‌شود که محققین در ارتباط با تحولی که در این مرحله از تکامل در جنین رخ می‌دهد، سخن گفته‌اند.
دکتر دیاب و دکتر قرقوز در این‌باره می‌گویند: «مهمترین اتفاقی که پس از ماه سوم برای جنین پیش می‌آید، حرکت و فعالیت قلب و رشد سریع جنین و شکل‌گیری اندام‌های خارجی است. در ماه سوم و ابتدای ماه چهارم به دلیل عصب‌دار شدن اندامها، حرکت جنین آغاز می‌شود و زن باردار در ماه چهارم حرکت جنین را کاملا احساس می‌کند و ضربان قلب جنین از ابتدای ماه چهارم آغاز شده و کاملا شنیده می‌شود» «2»
______________________________
(1). فی ظلال القرآن، ذیل آیه 14 سوره مؤمنون.
(2). تفسیر نمونه، ج 14، ص 212.
ص: 331
سپس سعی دارند تا این مرحله را با مرحله نفخ روح که قرآن با عبارت «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ» از آن یاد کرده، تطبیق دهند. یکی دیگر از صاحب‌نظران در این‌باره معتقد است که مرحله دمیدن روح، مرحله‌ای است که خداوند تحول شگفت‌انگیزی در جنین پدید آورده و جنین مرده را زنده می‌گرداند «1».
اما دکتر پاک‌نژاد با توجه به روایتی از امام صادق علیه السّلام که می‌فرماید: «هرگاه طفل چهار ماهه شود حیات در او بوجود می‌آید»، در این‌باره عقیده دارد که نطفه‌ها نیز موجودات زنده و دارای حیات بوده‌اند و از طرف دیگر در چهار ماهگی آثار حیات به جنین روی می‌آورد و این چیزی است که دانش بیولوژی هنوز پاسخ‌گوی این قسمت نبوده یعنی حد فاصل مرحله حیات یا مرحله قبل از آن را نمی‌تواند مشخص کند و شاید منظور از شروع حیات در اینجا شروع هماهنگی و همکاری بین اعضاء است که مقارن چهار ماهگی آغاز می‌شود «2».

تحلیل:

تعبیر قرآن از آفرینش دیگر و نفخ روح، تعبیر ظریف و مهمی است. اما اینکه برخی محققین آن را به معنای آغاز پیدایش حرکت و فعالیت‌های قلب و عصب‌دار شدن اندام‌ها می‌دانند، مطلب قابل قبولی نیست و هیچ دلیل علمی برای اثبات آن وجود ندارد. از طرفی زمانی را که برای شروع این دو پدیده مجزا از یکدیگر مطرح کرده‌اند، دو زمان متفاوت است.
دمیدن روح که با تعبیر «خَلْقاً آخَرَ» تناسب دارد مرحله‌ای است که در آن انسان می‌تواند
______________________________
(1). مع الطب فی القرآن الکریم، ص 83.
(2). گذشته و آینده جهان، ص 66.
ص: 332
به عنوان یک موجود امانت‌پذیر با قابلیت تکامل، قدم نهاده به طوری که پس از بیان این مرحله بلافاصله خداوند به خود تبریک می‌گوید و خود را «بهترین آفرینندگان» معرفی می‌کند که زمان این مرحله را چهار ماهگی می‌دانند. اما حوالی هفته شانزدهم، که زمان آن از 3 تا 4 ماهگی متغیر است و از مواردی است که بین جنین‌شناسان اختلاف نظر است و حتی برخی از منابع معتبر پزشکی آن را در ماه پنجم دانسته‌اند، زمانی است که تکامل سیستم عصبی محیطی و مرکزی، سرعت خاصی به خودش می‌گیرد، در حالی که تا این زمان جنین حیوانی با یک جنین انسانی همزمان رشد کرده و رشد مشابه دارند اما ناگهان تکامل سریع‌تری در بافت عصبی و مغزی جنین انسان پیدا می‌شود که همزمان با شروع فعالیت قلب و عصب‌دار شدن اندام‌ها و حرکت جنین است. بنابراین از آنجا که حقیقت نفخ روح و خلقت دیگر، برای ما روشن نیست و تعیین زمان دقیق 4 ماهگی برای زمان شروع فعالیت قلب و حرکت جنین نمی‌تواند مطلب دقیقی باشد، تطبیق این دو پدیده با یکدیگر قابل قبول نیست، هرچند که بر سر این مسئله بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد.
اما اینکه بتوانیم، آیات مورد نظر را حاوی اعجاز طبی بدانیم، مطلب دیگری است.
انطباق معنای «خَلْقاً آخَرَ» با هریک از دو نظریه، چه دمیدن روح در جنین انسان و چه تکامل سیستم عصبی جنین و آغاز حرکت آن، نکته‌ای است شگفت‌انگیز که خداوند در قرآن کریم از آن خبر می‌دهد. بنابراین اگر فقط نظر اول را در مورد این تعبیر بپذیریم، مطلبی است پیچیده که فقط خداوند عالم می‌تواند از آن خبر دهد، و می‌توان آن را به عنوان نمونه‌ای از اعجاز علمی قرآن پذیرفت و اگر نظر دوم را در مورد تعبیر «خَلْقاً آخَرَ» بپذیریم و حتی درصدد انطباق آن با مرحله نفخ روح هم نباشیم، باز هم نمایانگر اعجاز علمی قرآن کریم است، چراکه دسترسی به چنین مطالبی تنها به وسیله علوم و تجهیزات پیشرفته امکان‌پذیر است.
ص: 333

نتیجه‌گیری:

یکی از شاخه‌های اعجاز علمی، اعجاز طبی است، همان گونه که علم طب و پزشکی از زیرمجموعه‌های علوم تجربی محسوب می‌شود.
اعجاز طبی از یک نگاه به این معناست که برخی از آیات قرآن حاوی مطالب و توصیه‌های پزشکی است که در زمان نزول قرآن که عصر ظلمت و جهل بوده کسی نسبت به آن علوم اطلاعی نداشت و در واقع همین پیام‌های قرآن کریم و تعلیمات اسلامی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السّلام موجب گشت تا مسلمانان به سوی دانش و به ویژه علوم پزشکی روی آورند.
با بررسی آیاتی در قرآن کریم که انسان را به سوی شاخه‌های مختلف علوم پزشکی متمایل می‌کند و هم‌چنین احادیث اهل بیت علیهم السّلام که به شکل علمی و دقیق موضوعات متعددی را بیان می‌نماید می‌توان به علت عمده توجه و پیشرفت سریع مسلمانان در مسیر علم طب، پی برد. و در نتیجه می‌توان مطالب طبی موجود در قرآن را به عنوان راهی برای پیشرفت بیش‌ازپیش مسلمانان در زمینه علوم پزشکی تلقی نمود.
بنابراین پیشینه بحث اعجاز طبی که زیرمجموعه اعجاز علمی است ارتباط تنگاتنگی با سابقه تاریخی تفسیر علمی دارد و آغاز پیدایش این بحث را می‌توان از همان آغاز قرن اول که روند تفسیر علمی شکل گرفت دانست. مفسرین اهل سنت از جهان عرب بیشتر به سمت این موضوع گرایش داشتند و در میان تفاسیر آنان، هنگام تفسیر آیاتی که به خلقت انسان و یا مسائل بهداشتی اشاره دارد، می‌توان رد پایی از نظریه اعجاز طبی یافت و علاوه بر کتاب های تفسیر، کتاب‌های فراوانی در زمینه اعجاز علمی به شکل اعم و نیز اعجاز طبی به شکل
ص: 334
اخص تألیف نموده‌اند. سپس در سال‌های اخیر چنین گرایشی در میان مسلمانان ایرانی و شیعیان رواج یافت. و برخی از مفسرین به مناسبت‌های مختلف هنگام تفسیر برخی آیات به اعجاز علمی و طبی موجود در آیه اشاره کرده‌اند و محققین دیگری نیز در این زمینه کتاب های مستقلی نوشته‌اند.
در زمینه اعجاز طبی به مفهوم شمول برخی آیات قرآن بر موضوعات مربوط به علوم پزشکی که در زمان نزول قرآن برای همگان ناشناخته بود، تألیفات زیادی وجود دارد که نویسندگان آن هر موضوع مرتبط با بدن انسان را که آیات شریفه بدان اشاره فرموده، تحت عنوان اعجاز طبی آورده و ادعا کرده‌اند که آیات مورد نظر دارای اعجاز طبی هستند و برخی از آنها در این راه افراط نموده و هر آیه‌ای را که در آن، به نوعی اشاره علمی وجود دارد به عنوان اعجاز طبی قلمداد کرده‌اند.
از طرفی می‌بینیم که حتی مخالفان نظریه اعجاز طبی، وجود چنین اشاراتی را در قرآن می‌پذیرند ولی آن را معجزه نمی‌دانند. با این حال در بررسی برخی آیات بخصوص آیاتی که به مراحل رشد و تکامل جنین مربوط است، مشاهده می‌شود که در آن زمان هیچ راهی وجود نداشته که انسان بتواند به چنین مطالب علمی که خداوند در قرآن کریم از آنها خبر می‌دهد، علم پیدا کند. پس می‌توان وجود برخی از این اشارات را اعجاز طبی قرآن دانست.
ولی باز هم راه حل بهتر برای رفع اختلاف حول نظریه اعجاز طبی، شاید این باشد که به جای اطلاق «اعجاز طبی» این اشارات را تحت عنوان «اسرار و شگفتی‌های قرآن» بیاوریم.
اما این مطلب نباید ما را از هدف قرآن که هدایت و تربیت بشر است، دور کند و اینکه قرآن کتاب علوم مختلف نیست، بلکه اشارات علمی را گاهی به صورت استطرادی و حاشیه‌ای مطرح کرده و هدف آن آموزش علوم نیست و نهایتا این نتیجه حاصل می‌شود که
ص: 335
هدف قرآن از آوردن اشارات علمی عبارت است از: هموار کردن راه در زمینه خداشناسی تا مردم را از راه ذکر مثال‌های علمی به تدبر و تفکر در خلقت آسمان‌ها، زمین، دریاها و موجودات زنده تشویق نماید و این کنجکاوی بشر و تفکر او در عجایب خلقت، او را متوجه نیروهای ناشناخته طبیعت ساخته و از این رهگذر به حقیقت الوهیت که این جهان هستی را با همه عظمت و استواری‌اش آفریده پی می‌برد و لذا راه به سوی ایمان به وحدانیت خداوند برای او هموارتر می‌گردد.
ص: 336

منابع و مآخذ:

1. قرآن کریم، ترجمه استاد مکارم شیرازی
2. السید فؤاد البه، الاسس النفسیه للنمو، دار الفکر العربی قاهره، چاپ چهارم، 1975 م.
3. دکتر محمد السید ارناؤوط، الاعجاز العلمی فی القرآن، مکتبه مدبولی قاهره.
4. دکتر زکریا همیمی، الاعجاز العلمی فی القرآن الکریم، مکتبه مدبولی قاهره چاپ اول، 2002 م.
5. دکتر السید الجمیلی، الاعجاز الطبی فی القرآن، انتشارات دار النصر، 1982 م.
6. شهید دکتر سید رضا پاک‌نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، انتشارات یاسر، 1363 ش.
7. الایمان بین الوحی و العقل، رفیق شاکر النتشه، شرکه دار العقل، چاپ اول، 1992 م.
8. بحار الانوار، الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، مؤسسه الوفاء لبنان.
9. دکتر محمد علی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، انتشارات کتاب مبین، چاپ اول، 1380 ش.
10. مصطفی زمانی، پیشگوئیهای علمی قرآن، انتشارات پیام اسلام قم، 1350 ش.
11. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، چاپ اول، 1368 ش.
12. حسن بن احمد الحسینی عبد العظیمی، تفسیر اثنی عشری، انتشارات میقات، چاپ اول.
13. سید علی اکبر قرشی، تفسیر احسن الحدیث، بنیاد بعثت، 1366 ش.
14. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، انتشارات دار المرتضی، چاپ اول.
15. ابراهیم عاملی، تفسیر عاملی، کتابخانه صدوق، چاپ اول، 1363 ش.
ص: 337
16. آیت اللّه معرفت، التمهید فی علوم القرآن، مؤسسه نشر اسلامی قم، چاپ اول،. 1411 ق.
17. خلق الانسان بین الطب و القرآن، دکتر محمد علی البار، الدار السعودیه، چاپ یازدهم، 1999 م.
18. دکتر حامد احمد حامد، رحله الایمان فی جسم الانسان، دار القلم دمشق. چاپ اول، 1991 م.
19. ابو الفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، بنیاد پژوهشهای اسلامی، آستان قدس رضوی، 1374 ش.
20. موریس بوکای، عهدین، قرآن و علم، انتشارات سلمان، 1357 ش.
21. سید قطب، فی ظلال القرآن، انتشارات دار الشرق.
22. دکتر صادق عبد الرضا علی، القرآن و الطب الحدیث، دار المورخ العربی، بیروت- لبنان چاپ اول. 1991 م.
23. الشیخ نزیه القمیحا، القرآن یتجلی فی عصر العلم، دار الهادی بیروت، چاپ اول، 1997 م.
24. محمد کریم العلوی الحسینی، کشف الحقائق عن نکت الآیات و الدقایق، تهران، چاپ سوم، 1396 ق.
25. عبد الکریم بی‌آزار شیرازی، گذشته و آینده جهان، انتشارات طباطبایی قم، چاپ دوم، 1349 ش.
26. دکتر احمد شوفی الفنجری، مجله المسلم المعاصر، مقاله نقد کتاب «تعالیم الاسلام الطبیه فی ضوء الحدیث» شماره 48، موسسه المسلم معاصر، بیروت- لبنان.
ص: 338
27. بول غلیونجی، مجله عالم الفکر، مقاله الأسس النظریه للطب الاسلامی، المجلد الخامس عشر، العدد الرابع، 1985 م و مقاله الطب العربی، سلیمان قطانه، المجلد العاشر. العدد الثانی، 1979 م، وزارت الاعلام فی الکویت.
28. شیخ ابو علی الفضل بن الحسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، المکتبه الاسلامیه، چاپ پنجم، 1395 ق.
29. بانوی اصفهانی، مخزن العرفان، نهضت زنان مسلمان، 1361 ش.
30. گودرز نجفی، مطالب شگفت‌انگیز قرآن، نشر سبحان، چاپ اول، 1377.
31. دکتر عبد الحمید دیاب و دکتر احمد قرقوز، مع الطب فی القرآن الکریم، موسسه علوم القرآن، چاپ دوم، 1982 م.
32. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن.
33. ابن فارس، مقاییس اللغه.
34. دکتر عدنان الشریف، من علم الطب القرآنی، دار العلم للملایین بیروت، چاپ اول، 1992 م.
35. محمد عادل القلقیلی، نظرات جدیده فی القرآن المعجز، انتشارات دار عمار.
63. Holy QURAN( translated by Mohammad M. Pickthal )
73. Langman's Medical embryology. T. W. Sadler Williams and Wilkins, 0991
83. The Developing Human. K. L. Moore. W. B. Saunders company, 8891.
ص: 339